وقتی از سرکاربرمیگردم و می بینم اون ساعت روز منتظر من هستی که ببینی و منو با خنده های شیرین ات استقبال می کنی خستگی روزانه ازتن ام درمیاد وقتی از هر چیز و هر کجا ناراحت میشم و تو رو می بینم و بهم می خندی پاک و معصوم هستی خیلی خوشحال میشم وقتی دعوات میکنم و گریه میکنی و درهمون حال باز به من نگاه می کنی و روی از من برنمیگردونی و قیافه ی شیرین و جذابت رو می بینم و بعد ازچند دقیقه ای انگار نه انگار که اتفاقی افتاده زیباتر از هرچیز خنده های شیرین توست دوست دارم توی آسمون ها پرواز کنم چون تو بهترین و پاک ترینی وقتی کار زیاد دارم و باهات صحبت می کنم و اجازه میدی به زندگی و کارهای روزمره ام برسم و ساکت می شینی یه گوشه و با اسباب بازی...