شیرین کاری های قشنگ
وقتی از خواب بیدار میشی بجای اینکه گریه کنی لبخند می زنی و دنبال آغوش بابا یا مامان یا داداش
رضا هستی که توی بغلشون بری و خودتو براشون لوس کنی
اونقدر شیرین و زرنگ هستی که ساعت کار مامان و بابا رو میدونی
وقتی صدای ماشین بابا میاد که میخواد پارک کنه جلوی در میای برای استقبالش با لبخندهای قشنگ ات
وقتی مامان خسته هست و میخواد بخوابه توی میری روی پشت اش و بپر بازی میکنی
وقتی داداش رضا داره درس میخونه و حواس اش به درس اش هست تو یواشکی یه مداد رنگی برمیداری
و دفتر اونو خط خط میکنی و صداشو در میاری و بعد خودت میخندی
وقتی بهت میگن بخواب که پوشک ات رو عوض کنند روی بالش سرتو میذاری و منتظر هستی
وقتی باهات بازی می کنن عشق می کنند و تو با صدای بلند می خندی و قهقه می زنی
وقتی کسی رو نمی شناسی کافی هست باهات کمی بازی کنه سریع ارتباط برقرار میکنی
وقتی بهت میگن کاری انجام نده بدتر میکنی و سراغ اون کار میری
وقتی تو آشپزخونه هستی همه ی کابینت ها رو بهم میزنی
وقتی برات آهنگ میگذارن چه غمگین و چه شاد شروع می کنی به رقصیدن
وقتی تو کالسکه هستی هر آهنگی که پخش بشه تو کوچه و خیابون یا ماشین رهگذران پا میشی و
می رقصی بدون هیچ مقدمه ای
وقتی یه کار خوب انجام میدی برای خودت دست میزنی و خودتو حسابی تشویق می کنی
وقتی از دیوار می گیری و باخودت بازی میکنی و می خندی از صدای بلند خنده های تو همه می خندند
حسابی خودتو شیرین کردی و دلمون تنگ میشه برای شیرین کاری هات
ثانیه شماری می کنیم که من و بابا کی به خونه برسیم و این شیرین کارهای قشنگ تو رو ببینیم